ده کوچکی است از دهستان منوجان بخش کهنوج شهرستان جیرفت که در 130 هزارگزی جنوب کهنوج بر سر راه مالرو کهنوج به یابان واقع شده و 10 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
ده کوچکی است از دهستان منوجان بخش کهنوج شهرستان جیرفت که در 130 هزارگزی جنوب کهنوج بر سر راه مالرو کهنوج به یابان واقع شده و 10 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
دهی است از دهستان لیراوی بخش دیلم شهرستان بوشهر که در 21 هزارگزی جنوب خاور دیلم و 2 هزارگزی راه فرعی گچساران به دیلم واقع شده، جلگه، گرمسیر و مالاریائی است و 86 تن سکنه دارد، آبش از چاه، محصولش غلات، شغل اهالی زراعت وراهش مالرو است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7) دهی است از دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان شیراز که در 29 هزارگزی جنوب خاور شیراز، کنار راه فرعی شیراز به گشکان واقع شده، کوهستانی و معتدل است و 188 تن سکنه دارد، آبش از چاه، محصولش غلات، تنباکو و صیفی شغل اهالی زراعت، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
دهی است از دهستان لیراوی بخش دیلم شهرستان بوشهر که در 21 هزارگزی جنوب خاور دیلم و 2 هزارگزی راه فرعی گچساران به دیلم واقع شده، جلگه، گرمسیر و مالاریائی است و 86 تن سکنه دارد، آبش از چاه، محصولش غلات، شغل اهالی زراعت وراهش مالرو است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7) دهی است از دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان شیراز که در 29 هزارگزی جنوب خاور شیراز، کنار راه فرعی شیراز به گشکان واقع شده، کوهستانی و معتدل است و 188 تن سکنه دارد، آبش از چاه، محصولش غلات، تنباکو و صیفی شغل اهالی زراعت، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
چاهی است. (منتهی الارب) (ترجمه قاموس). آبیست واقع در بین ضریه و باختر. و آن را بئر زحیف گویند. راجز گوید: نحن صبحنا قبل من یصبح یوم زحیف والاعادی جنح کتائباً فیها جنودتلمح. اصمعی گوید، زحیف آبی است. (از معجم البلدان)
چاهی است. (منتهی الارب) (ترجمه قاموس). آبیست واقع در بین ضریه و باختر. و آن را بئر زحیف گویند. راجز گوید: نحن صبحنا قبل من یصبح یوم زحیف والاعادی جنح کتائباً فیها جنودتلمح. اصمعی گوید، زحیف آبی است. (از معجم البلدان)
دهی است جزء دهستان خرقان شرقی بخش آوج شهرستان قزوین که در 36 هزارگزی خاور آوج و 24 هزارگزی راه عمومی واقع شده. هوایش معتدل است و 243 تن سکنه دارد. آبش از قنات، محصولش غلات، بنشن و سیب زمینی، شغل اهالی زراعت و بافتن قالی و جاجیم و راهش مالرو است و ماشین هم میتوان برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
دهی است جزء دهستان خرقان شرقی بخش آوج شهرستان قزوین که در 36 هزارگزی خاور آوج و 24 هزارگزی راه عمومی واقع شده. هوایش معتدل است و 243 تن سکنه دارد. آبش از قنات، محصولش غلات، بنشن و سیب زمینی، شغل اهالی زراعت و بافتن قالی و جاجیم و راهش مالرو است و ماشین هم میتوان برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
دهی است از دهستان تراکمه بخش کنگان شهرستان بوشهر که در 136 هزارگزی جنوب خاور کنگان، کنار راه فرعی لار به گله دار واقع شده. جلگه، گرمسیر و مالاریائی است و 98 تن سکنۀ فارس و ترک دارد. آبش از قنات، محصولش غلات و انار، شغل اهالی زراعت است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
دهی است از دهستان تراکمه بخش کنگان شهرستان بوشهر که در 136 هزارگزی جنوب خاور کنگان، کنار راه فرعی لار به گله دار واقع شده. جلگه، گرمسیر و مالاریائی است و 98 تن سکنۀ فارس و ترک دارد. آبش از قنات، محصولش غلات و انار، شغل اهالی زراعت است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)